پنجشنبه ۱۴ فروردین ۹۹ | ۲۱:۰۵ ۲,۶۴۸ بازديد
ایستاده تن به رغم عشق افسرده روح به رغم غم
دست ها بی رمق شده اند
خسته و غمین شده اند
بر خیز برخیز
که انتظار را کوچ کرده ایم
جهان منتظر بازشدن چشمهایت
ببین ببین تو جهانت
سحر غمین شده
کوچ ها از هزاران منزل قبل دریده می شدند
یک بار اتفاق به نفع تو رغم بخورد
تو باشی
تو باشی
جان به در برده د ره تمنا شده است ....
به یاد زهره دلسوز
شاعر : محمد ابراهیم آشنا
رباعی اندیشه سرا
دکلمه ایران من
پرده دران+ دکلمه صوتی (ادامه مطلب)
غلغله است
دردانه هستی
بهانه انزوا
کلاهبرداری پانزی خطری جدی برای ناآگاهان حوزه ارز دیجیتال
دکلمه شعر آن تویی زنده ز شبگردی و می نوشی ها ....
دکلمه کورسوی مسیر
عشق پاییزی
کورسوی مسیر
خوبی و بدی