آرشیو فروردین ماه 1399

ما همه گم شده در نُت هاییم ...

انسان عاشق

۱,۷۲۴ بازديد
دوست داشتنهایتان را برای هم تعریف کنید به همدیگر بگویید کدام رفتار معنای دوست داشتن دارد و کدام رفتار معنای کناره گیری . اگر از همدیگر نگران هستید مثل نگرانها رفتار کنید ؛ اگر عاشقِ همدیگر هستید، دست یکدیگر را بگیرید و محکم بفشارید همدیگر را در آغوش بگیرید و بنشینید کنار همدیگر آنقدر بگویید و بشنوید که ساعت ها و دقیقه ها و ثانیه ها جلوی با هم بودنهایتان کم بیاورند . این میان، سکوت، رابطه ها را ویران میکند ؛ به سو تفاهم ها شاخ و برگ هرز میدهد و روزی را می بینید که پیچکهای هرز چنان به دست و پایتان پیچیده که حتی نمی توانید همدیگر را بشناسید . لحظه ها را غنیمت بدانید و جلوی اشتباهی شناخته شدن را مثل باغبانی که برای درختانش زحمت میکشد تا از علف های هرز در امان باشد ؛ بگیرید . مطمئن باشید میوه این رابطه ها اینقدر خوشگوار است که طعم آن تا زندگی هست در کامتان خودنمایی می‌کند

همیشه خوشحال باشید
نویسنده و گوینده : محمد ابراهیمی آشنا

غرقاب بیرون

۱,۷۳۶ بازديد
متعجب از اطراف و فارق از خود
فارق از درون !!!!
ویران کننده هر چیز
سر سبزی ، آب ، هر جُنبنده
اما با زهم فارق از خود
از کالبد خود بیرون
و این کالبد اما تنها
چرا تنها ؟
سردرگم !!!
نقطه پرتابی وجود ندارد تا پلی بزند
از کجا ؟ نامفهوم
به کجا ؟ هر جا
عاقبت ؟ در برزخی سردرگم

شاعر : محمد ابراهیمی آشنا

گلادیاتور

۱,۷۲۸ بازديد
بعد از اون غارت اجباری هر روز خودشو یه جور نشونم داد . یه روز خیلی خوشحال . یه روز خیلی ناراحت . احساس کردم از یه جایی داره سقوط می کنه ، احساس کردم این غارتگر جبار خودش یه زیر دست مظلومه ولی نقشش رو خیلی خوب داره بازی می کنه . ولی من بازم خوش بین بودم ، دقیقا اونو سیاه سفید می دیدم نه اینکه کور رنگ باشما (با حالت خنده) نه . ولی سیاه سفید بود ، از اون سیاه سفیدایی که از آب درنیومده بود و خودش نبود ....
دیگران بودن رو خیلی دوست داشت . از بد ماجرا همه اون بی رنگا رو انتخاب می کرد ، وقتی خوب نگاش میکردم یه صدایی از تو

برای زهره دلسوز

۱,۷۲۳ بازديد
ایستاده تن به رغم عشق
افسرده روح به رغم غم
دست ها بی رمق شده اند
خسته و غمین شده اند
بر خیز  برخیز
که انتظار را  کوچ کرده ایم
جهان منتظر بازشدن چشمهایت
ببین ببین تو جهانت
سحر غمین شده
کوچ ها از هزاران منزل قبل دریده می شدند
یک بار اتفاق به نفع تو رغم بخورد
تو باشی
تو باشی
جان به در برده د ره تمنا شده است ....

به یاد زهره دلسوز
 
شاعر : محمد ابراهیم آشنا

عزت نفس

۱,۷۴۴ بازديد

گاهی اوقات اینقدر همه چی عادی و بی رنگ میشه که در مقابل بهترین لذت ها و معقول ترین رابطه ها و بهترین موقعیت های ممکن هم رغبتی نشون نمی دیم ، مثل اینکه منتظریم که بیان و رودست ببرنمون ، اشتباه نشه شوق قهرمانیه که همه ما رو خونه خراب کرده ، اما بدشانسی اینا همش یه مشت افکار خونه خراب کن هستن ، که اجازه نمی دن ما به اقدام متقابل

کارما

۱,۷۳۸ بازديد
اگه احساس می کنی بین آدما دوست داشته نمی شی و همیشه احساس تنهایی می کنی همین الان تلفن رو بردار و از آخرین دوستی که دلش رو رنجوندی ، دلجویی کن ، حواسش رو به خوبی های خودت پرت کن و تا جایی که می تونی حرفای محترمانه بزن و دلش رو به دست بیار ، فقط برای اینکه بدونی ، اگه آدمایی هستند که دوست داشتنی ان، این هنرشونه که می تونن قلب و نظر دیگران رو در مورد خودشون به شیوه مثبتی تغییر بدن ، گاهی وقتا با همه خوبی ها و کمالاتی که داریم یادمون میره آدما از اخم و نگرانی ناراحت میشن ،از عصبانیت و بی تفاوتی دلگیر میشن از بیان اشتباه احساسات و عواطف

خنده ها

۱,۷۲۸ بازديد

باید نشست و به همه چی خندید
تا که دلمون شاد بشه
البته باید حدود خنده رو رعایت کرد ..
گاهی خنده شیطانی ..
گاهی خنده افسوس ...
گاهی خنده تکبر ...
و گاهی هم خنده تنفر
 
نویسنده : محمد ابراهیمی آشنا

شعر نهیب

۱,۷۳۸ بازديد
الا ای صبح بارانی            نگاهم را نوازش کن
طراوت را به روحم ریز        حیاتت را به جانم دِه
نباشد عاشقی بی تو       قدم هایی بر باران
به زیر چتر غمخواری          و یا از پشت یک ایوان
الا ای صبح بارانی            دل خَلقت چه پر درد است